...

آخرین مطالب
  • ۹۳/۰۵/۱۵
    ...
  • ۹۲/۰۸/۰۸
    ...
  • ۹۲/۰۴/۱۲
    ...
  • ۹۲/۰۳/۰۴
    ...
  • ۹۲/۰۲/۲۲
    ...
  • ۹۲/۰۱/۲۶
    ...
  • ۹۱/۱۲/۲۴
    ...
پیوندها

۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۲ ثبت شده است

I suppose in the end, the whole of life becomes an act of letting go, but what always hurts the most is not taking a moment to say goodbye.

Life of Pi - Ang Lee

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۲ ، ۲۰:۱۶
Sina

ماهی سیاه کوچولو گفت:
می خواهم بروم ببینم آخر جویبار کجاست. می دانی مادر، من ماه هاست تو این فکرم که آخر جویبار کجاست و هنوز که هنوز است، نتوانسته‌ام چیزی سر در بیاورم. از دیشب تا حالا چشم به هم نگذاشته‌ام و همه‌اش فکر کرده ام. آخرش هم تصمیم گرفتم خودم بروم آخر جویبار را پیدا کنم. دلم می خواهد بدانم جاهای دیگر چه خبرهایی هست.
می خواهم راه بیفتم و بروم ببینم جاهای دیگر چه خبرهایی هست. ممکن است فکر کنی که یک کسی این حرفها را به ماهی کوچولو یاد داده، اما بدان که من خودم خیلی وقت است در این فکرم. البته خیلی چیزها هم از این و آن یاد گرفته‌ام؛ مثلا این را فهمیده‌ام که بیشتر ماهی ها، موقع پیری شکایت می کنند که زندگیشان را بیخودی تلف کرده اند. دائم ناله و نفرین می کنند و از همه چیز شکایت دارند. من می خواهم بدانم که، راستی راستی زندگی یعنی اینکه توی یک تکه جا، هی بروی و برگردی تا پیر بشوی و دیگر هیچ، یا اینکه طور دیگری هم توی دنیا می شود زندگی کرد؟


از کتاب ماهی‌ سیاه کوچولو - صمد بهرنگی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۲ ، ۰۱:۴۲
Sina